يلداي 1390
سی ام آذره و یک شب زیبا یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده سوغاتیهای قشنگ ننه سرما بارون و برف و تگرگ و یخ و سرِما شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی دختر قشنگم، نازدونه ي مامان، يلدات مبارك باشه، اميدوارم هميشه لپات به سرخي انار و لبهات مثل پسته خندون باشه،لحظه هات به شيريني هندونه هاي شيرين باشه و هزار هزار تا يلداي قشنگ جشن بگيري و شاد باشي نازگلك...